پردهای قرمزرنگ درست بالای در وردی ساختمان، روی پلاک افتخار «علی عبد احد» را پوشانده و چه حرکتی شایستهتر از رونمایی از این پلاک، میتواند دل پیشکسوت پر کاری همچون او را به دست آورد.
چنانکه در بخشی از صحبت خود در مراسم، از دردی ۱۵ ساله میگوید که در این روز با نصب پلاک افتخار، التیام یافته است. رونمایی از کتابچه زندگی آقای عبد احد با عنوان «آقای اخلاق» نیز بخش دیگری از سپاسگزاری مدیریت تربیتبدنی مشهد از زحمات پیشکسوت حوزه خبر و ورزش مشهد است.
منوچهر نَقافی، پیشکسوت بکس و خبر مشهد، در کتاب «آقای اخلاق» درباره شاگردش گفته است: «عبد احد در ورزش نمونه است. منظم، پر کار و علاقهمند است؛ هم در حیطه خبرنگاری و هم ورزش. بنده ۷۶ سال دارم و از قبل انقلاب میشناسمش. ورزش باعث آشنایی ما شد و این دوستی ادامه پیدا کرد و تقویت شد.
او همیشه به من محبت داشته است و در روابطمان امتیازهایی به من میدهد که برای من در این سن و سال بسیار لذتبخش است. ما همسایه هستیم و در یک محله زندگی میکنیم و معمولا اگر از کنار منزل من گذر کند، در میزند و احوالم را جویا میشود.
او در خبرنگاری روش خاصی دارد که در کمتر کسی سراغ دارم. راحت بگویم که پیِ دود کباب نیست. متاسفانه سالهاست که حساب و کتابهای خاصی بین خبرنگاران ورزشی و هیئتها و تیمها بهوجود آمده است؛ در حالی که ایشان از این جهت منزه و پاک است و چشمبسته میتوان روی رفتارهای او شرط بندی کرد.
او یکی از رکترین افراد در حوزه خبر است. در جلسات با مسئولان، پرسشهایی مطرح میکند که حتی خیلی از خبرنگاران، رو ترش میکنند و البته بعد از جلسه میگویند این سؤال ما هم بوده است. معتقدم خبرنگاران جوان، باید دنبالهرو امثال آقای عبد احد باشند. وجود چنین افرادی در جامعه ایران اسلامی غنیمت است و متأسفانه تعدادشان روز به روز کمتر میشود.».
ورزشکار پیشکسوت محله فلسطین، دستش را روی سینه میگذارد و ردیف به ردیف از مهمانان حاضر رخصت میگیرد و پشت تریبون میایستد. میایستد مقابل استادان و بزرگان ورزشِ مشهد. همین است که بغض، راه گلویش را میبندد و آن گزارشگر بیباک و خبرنگار قلمآتشین، برای لحظهای سکوت میکند.
سکوتی مملو از احترامِ حضور برای موسپیدان ورزش. میگوید: این پلاک روی قلب من نصب شده است. درست است که به نام من است، اما متعلق به خانواده بسکتبال است. همچنین من این پلاک را به گزارشگران صدا و سیما تقدیم میکنم. تقدیمش میکنم به جامعه خبرنگاران خراسان؛ به ورزشینویسها و پیگیر خواهم بود که پلاک افتخار بر سر در منازل خبرنگاران و گزارشگران پیشکسوت هم نصب شود.
او ادامه میدهد: نصب این پلاکها بر سر در منازل پیشکسوتان، آنها را مغرور نمیکند؛ بلکه باعث میشود سرمان پایینتر بیاید و متواضعتر شویم.
او صمیمانه از مدیریت ورزش همگانی مشهد و مدیریت تربیتبدنی شهرداری منطقه یک که بانی برگزاری این مراسم هستند، تشکر میکند و رو به آنها میگوید: شما امروز مزد مرا پرداخت کردید. شما امروز با نصب این پلاک افتخار، دردی که ۱۵ سال در قلب و سینه من بود، شفا دادید؛ و بعد هم از ماجرای آن درد میگوید: «در زمین ورزشی روباز سجاد، کلاس داشتم؛ از ساعت سه بعدازظهر تا ۸ شب.
یک روز چندنفر از پیشکسوتان سرِ زمین آمدند. گویا آرنجِ دستم، در آفتاب خشک شده و خونابه داده بود. یکی از آنها گفت مگر چقدر به تو حقوق میدهند. پرسیدم چرا؟ گفتند بیچاره! آرنجت ترک خورده و دارد خون میآید و خودت متوجه نیستی. میخواهیم ببینیم چقدر به تو حقوق میدهند که در این هوا حاضری اینقدر کار کنی.»آنها دوستان من بودند و از سر دلسوزی این حرف را به من زدند، اما همیشه این ماجرا دغدغه ذهنی من بود.
او دوباره دستش را روی سینه میگذارد و این بار رو به همسر و فرزندانش از بابت عمری حضور نداشتنهایش در کنار آنها عذرخواهی میکند و میگوید: تابستانها هر صبح جمعه، آموزش رایگان بسکتبال به پدرها و پسرها داشتیم. گفته بودم با هم به کلاس بیایند؛ این کار تأثیر بسیار خوبی روی روحیه آنها و علاقهمندیشان به ورزش داشت.
این کلاسها سالهای سال ادامه داشت و همین میتواند یکی از گلایههای همسر و فرزندانم از من باشد. حق هم دارند. چنانکه همسرم در مصاحبهای عنوان کرده بود که حتی صبحهای جمعه هم در کنار خانوادهام نیستم. تابستانهایی که وقت مسافرت بود و باید خانواده را به مسافرت میبردم و نبودم.
تبعیدگاهی که به عشق تبدیل میشود. تعبیر آقای عبداحد درباره ورزش بسکتبال این جمله است. بله، همه چیز برمیگردد به دوران نوجوانیاش؛ زمانی که ناخواسته و به دلیل شیطنتهای زیاد در مدرسه، به اجبار او را وارد این رشته ورزشی میکنند و حالا وقتی نام بسکتبال میآید، انگار درباره خانوادهاش صحبت میکنند.
علی عبداحد، شهروند محله فلسطین، بسکتبالیست، خبرنگار، مربی و گزارشگر پیشکسوت صدا و سیماست که هنوز هم در دهه ششم زندگیاش، بسکتبال را کنار نگذاشته است.هنوز هم سالنهای بسکتبال این شهر، شاهد مربی موسپیدی است که با بیماری آزاردهنده خار پاشنه، تمرکز خود را روی آموزش فرزندان نونهال و نوجوان مشهد گذاشته است.
اعتقاد او همیشه این بوده است که باید روی بسکتبال پایه و باشگاهی سرمایهگذاری کرد. کاری که خود او به بهترین نحو انجام داد و عبد احدهای بسیاری را با همان مرام و اخلاق ورزشی خاصش راهی تیم ملی کرد.
محمود مشحون، رئیس فدراسیون بسکتبال در پیامی، رونمایی پلاک افتخار آقای عبد احد را اینگونه تبریک میگوید: انتقادهای تندش، خطاب به بنده را روی تخم چشم گذاشتهام و از آنها متأثر نشدم؛ چون او در نوشتههایش هم، داشتهها را میبیند و هم نداشتهها. سالهاست عبد احد را میشناسم و به من ثابت شده که هیچگاه در جهت تخریب، انتقاد نکرده و همیشه حامی و خدمتگزار ورزش بوده است.
اگر عبد احد قلمِ تندی دارد، به کسی هجمهای وارد نمیکند و درجهت سازندگی گام برداشته است. او مردی بزرگ است و زحمتکش. به عزیزانی که موقعیت تقدیر از او را فراهم کردند، تبریک میگویم.
آقای عبد احد در سال ۸۳ یا ۸۴، مربی ما در تیم بسکتبال دانشجویان منطقه خراسان بودند. در این سال، در مسابقات کشوری به مقام دوم دست پیدا کردیم.مربی منظم و سختگیری بودند. انجام همه چیز را با نظم و جدیت از ما میخواستند تا ما کارهایمان را درست انجام دهیم.
این نظم ایشان در تاکتیکهای تیمی خود را بیشتر نشان میداد. اما همانقدر که در زمین بسکتبال جدی بودند، خارج از بازی، بسیار شوخطبع و خوشاخلاق بودند و فضای شوخی و خنده حاکم بود. ایشان مثل رفیق ما بودند.
روزبه ارغوان بازیکن تیم ملی بسکتبال / شاگرد
در نشستهای خبری، تا رسیدن به نوبت آقای عبد احد نفس در سینه مسئولان حبس است تا ببینند این بار چه میخواهد بگوید. او هم بدون لفافه سخنش را میگوید و البته کسی از صحبتهایشان دلگیر نمیشود، چون عین حقیقت را بدون هیچ غرضی بیان میکند. حتی خود بنده هم از نیش قلمشان در امان نبودهام، اما این خاصترین خاطره من درباره ایشان است.
از طرفی نامشان را باید معلم گذاشت تا مربی. معلم است، چون برای رشد هنرجویانش سختگیر است و در گزارشگری هم بدون درنظر گرفتن هیچ حاشیهای، کارش را ارائه میکند. یعنی او به عنوان گزارشگر آنچه را در بازی میبیند، گزارش میدهد و مانند معلمی دلسوز آنچه به نفع آن بازیکن و تیمش باشد بیان میکند؛ و همه اینها، نشان از ویژگی معلمی او دارد.
آقای عبد احد بازیکنان خوبی را در سطح استان و پایه پرورش داده است و، چون در رزومه ورزشیاش هیچ نقطه ضعفی ندارد، به راحتی میتواند با بازیکنان همکلام شود و صحبت و کسی نمیتواند او را به چیزی متهم کند.عبد احد را در یک جمله معمار فنی بسکتبال استان خراسان میدانم و به نظر بنده آنچه بسکتبال خراسان از لحاظ فنی دارد، از آقای عبد احد است.
هاشم حسینی، رئیس سابق تربیتبدنی مشهد، مشاور مدیر کل تربیت بدنی و مدیر فنی باشگاه پرسپولیس
سال ۱۳۶۲ برنامه ورزش خراسان را بنده و همکارانم در سیمای خراسان شروع کردیم. خوب در ابتدا، امکانات امروزی را نداشت، اما با همان امکانات محدود، این برنامه شکل گرفت و بعد از برنامههای ورزشی شبکه یک و دو، شبکه خراسان در کشور پیشرو شد.
ما در آن زمان به افراد متخصص در زمینه گزارشگریِ رشتههای مختلف ورزشی نیاز داشتیم و میخواستیم افراد متخصص آن رشته را بیاوریم. کسانی که از نظر کلامی و خوانش در کارشان متخصص باشند. در ابتدا آقایان عامل و شجیع را آوردیم و بعد از مدتی آقای عبد احد با ما همکاری کردند. ایشان سالهای ۶۳ و ۶۴ به ما ملحق شدند و کار گزارشگری را در رشته تخصصی بسکتبال شروع کردند و حقیقتا ایشان در این راه به ما کمک بسیاری کردند.
به جرأت میگویم که گزارشگری ایشان در ایران بهترین است. چون خودش بسکتبالیست بوده و مربی و حالا چنین شخصیتی گزارشگر شده است. خوب مهمترین ویژگی گزارشگر هم داشتن دانش فنی است که ایشان اشراف کامل دارد. او همچنین همزمان با گزارشش میتواند تفسیر کند و پایان بازی را پیشبینی. درحالی که معمولا همیشه مفسری کنار گزارشگرها مینشیند و تحلیل میکند. داشتن این فاکتورها در یک گزارشگر، از او شخصیتی عالی میسازد.
بیژن قنبری، پیشکسوت و مجری فوتبال وگزارشگر صدا و سیما
* این گزارش شنبه ۲۵ شهریور ۹۶ در شمـاره ۲۶۱ شهرآرا محله منطقه یک چاپ شده است.